وزارت رفاه و تامین اجتماعی رژیم صهیونیستی همزمان با سالروز جهانی مبارزه با ریشه کنی خشونت علیه زنان، در تازه ترین گزارش خود فاش کرد که خشونتهای داخلی علیه زنان اسراییلی در پنج سال گذشته 73 درصد افزایش یافته است.
به گزارش روزنامه صهیونیستی " یدیعوت آحارنوت " در گزارش وزارت رفاه و تامین اجتماعی آمده است که هزاران دادخواست زنان اسراییلی به دلیل کمود بودجه نادیده گرفته می شود.
این گزارش می افزاید: اگرچه میزان بودجه اختصاص یافته برای رسیدگی به داخواست ها در پنج سال گذشته هجده درصد افزایش یافته است ولی این افزایش بودجه درحالی است که میزان دادخواست و خشونت علیه زنان اسراییلی در این مدت نیز بیش از 73 درصد افزایش داشته است.
بر اساس گزارش این سازمان، به دلیل افزایش دادخواست مراکز رسیدگی به این امور فقط به موارد اضطراری کمک می کنند.
آمارهای رژیم صهیونیستی نشان می دهد که در سال 2000 بیش از 1700 مورد از دادخواست های ارائه شده مربوط به خشونت مورد رسیدگی قرار نگرفته اند.
بر اساس این آمار، این میزان در سال گذشته (2006) به پنج هزار و یکصد مورد افزایش یافت.
" اسحاق هرزوگ" وزیر امور اجتماعی رژیم صهیونیستی در این باره می گوید : تعداد آمارهای ارائه شده در این گزارش نشان می دهد که خشونتهای داخلی در بین تمامی گروههای اجتماعی و قومی اسراییل وجود دارد.
هرزوگ اولین و مهمترین مشکل اصلی خشونتها را معضل تحصیلی- اجتماعی دانست و گفت: جامعه اسراییلی روز به روز به سوی خشونت در حال پیشروی است.
وی افزود: بمنظور افزایش سطح اگاهی در بین جوانان اسراییلی نسبت به خشونت و بمنظور جلوگیری از اعمال خشونت در آینده نیاز مبرم به توسعه برنامه های مشترک تحصیلی و رفاه اجتماعی داریم.
بر اساس این گزارش، در سال گذشته (2006) بیش از 9 هزار و 305 نفر مرتکب خشونت در این زمینه شده اند که از این تعداد 67 درصد یعنی شش هزار و دویست و سیزده نفر زن ، 25 درصد ) دو هزار و سیصد و هفتاد و هفت نفر) مرد و 8 درصد یعنی هفتصد و پانزده نفر کودک بودند.
و اینانند انسان های همان سرزمین موعود، قدیم تر ها که دبیر ستانی تر بودیم معلم فلسفه ای داشتیم که می گفت: انسان های سرزمین فاضله خود افضل انسان هایند.(قاعدتاً)
همه آتیش ها از گوور اون هایی بلند می شه که خودشون اولین مظلومان حادثه دیده هستند.(البته این جمله رو معلممون خیلی محترمانه تر گفت ،ولی من همینش رو یادم مونده)
و به گناه مهربان بودن هانی را از بالای در دارالعماره آویختند
و بدنش شب ها و روز ها در زیر استعمار طبیعت پوسید
و هانی را به گناه عرفه به مسلخ خاک بردند.
و هانی ،مردی برای تمام روز های غم
و هانی ،هدیه ای در ظلمات پر از بیداد مسلم
و هانی ، همه نور
و هانی، همه عشق
و هانی ،همه مردانگی
و هانی ،همه لطف
و هانی ،همه غیرت
و هانی ،همه مشک و خیمه گاه
و هانی ،همه کوه
من این جا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است ،
بیا ره توشه بر داریم ،
قدم در راه بی برگشت بگذاریم ،
ببینیم آسمان آیا همین رنگ است در هر جا؟
امان ازین قاط زدن ها ی بی جای ضعیفانه..................
یه چیزیه ذهنمو چند وقته بد فرم به خودش مشغول کرده. راستش من کمتر بهش فکر می کردم.تلاطم وقتی شروع شد که مریم سر جریانی یه روز ناغافلی اومد و ذهنمو عین همزن برقی با نگاهش و صداش به هم ریخت و رفت و من .................
از خیلی ها راجع بهش سوال کردم.زندگی خیلی ها رو هم از جهات مختلف ( البته از دوور) بررسی کردم و آخر آخر آخر تمام این کنکاش ها به این نتیجه رسیدم که به خدا خشونت علیه زنان وجود داره. و این هیچ ربطی به دین نداره. چرا که خشونت علیه زنان ریشه در فرهنگ ما داره .ریشه در گرایشات اخلاقی ما داره. ریشه در برخی سنت ها ی اصیل ما داره. من یه ناسیونالیستم. هم به ایرانی بودنم غیرت دارم و هم حتی به محله ای درش به دنیا اومدم و بزرگ شدم. ولی باید پذیرفت.شاید تلخ باشه برای برخی ،ولی اسلام هم نتونسته بعضی ازین مردای ایرانی رو آدم کنه.
و خشونت علیه زنان به انحاء متفاوت هر روز به فراخور گذشت ایام و تازگی تجربیات نو تر و به روز تر می شه. و باز هم می گم این هیچ ربطی به اسلام نداره.و این ایراد بزرگ ما زن هاست که به جای آسیب شناسی روابط خودمون با مردا سراغ اسلام می ریم و می خوایم همه کاسه کوزه ها رو سر اسلام بشکنیم.
چرا انکارش می کنیم؟
چرا چشمامون رو رووی واقعیات می بندیم؟
ضعف دانش ما در برقراری ارتباط با جنس اول تقصیر کی بوده؟
اون قدیم تر ها که ضعیفه جوون تر بود و جاهل تر(اوایل دهه 80 ) بود ، به هر دختری می رسیدی همه آمال و آرزوهاش رو پشت میله ها ی university می دید(مثل خود ضعیفه).انگار اگه دخترا دانشگاه قبول نمی شدن آخر دنیا بود ،مرگ بود ،روز حساب پس دادن به نکیر و منکر بود. اما حالا نمی دونم یا ما از اون مقطع فاصله گرفتیم و تو هیاهوی کنکور نیستیم یا دختر ها سر عقل اومدن.
خلاصه فعلا این جور که از شواهد و قرائن بر می آد دخترا امید و آرزوهاشون رو پشت یه میله ها ی دیگه ای جستجو می کنن و اون میله ها ی خونه شوهره. و البته این مسئله با کاهش میزان علاقه دختر ها و پسر ها به تحصیلات دانشگاهی بی ارتباط نیست.
چند روز پیش از یه عزیزی(!!!!)به کامنت گرفتم خیلی جالب بود و البته آموزنده برای این قشر فوق الاشاره. حیفم اومد که این کامنت رو به عنووان پست نذارم.
ممنون از اون دوست عزیز که با ارسال این کامنت باعث شد وبلاگ من از خواب پاشه.
چند روش آموزنده برای شکار شوهر؛
- روش جوادی ( لطفاًبه جای اسم جواد زین پس بگویید کریستف/جرج/بیل/آریل/ولادیمیر/نتانیا):
یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین.پس از چند دقیقه هذیون گفتن راجع به اینکه پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی به اون شوهر کنی/ مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می افته یهو بغضت می ترکه و د گریه. وقتی خوب گریه هاتو کردی و پاشدی که بری طرف کلی اصرار میکنه که برسونت.اما از اون اصرار و از تو انکار.خلاصه راه می افتی که بری اما یجوری راه می ری که مطمئن بشی طرف می تونه تا خونتون تعقیبت کنه… تا اینجا تو کار خودتو کردی اما از اینجا به بعدش دیگه با اوس کریمه.
2- روش یاهو مسنجری:
این روش اخیرا کاربرد زیادی پیدا کرده و عمدتا هم به خاطر اینه که لازم نیست مستقیم توی چشمای طرف نگاه کنی و این برای آماتورها هم کمک خبلی بزرگیه.از ایکونهای گوگولی مگولی هم می تونی برای رسوندن مفهوم استفاده کنی.اما بدیشم اینه که بعضی وقتها توی چت یه سو تفاهم هایی پیش می آد که خر بیار و باقالی بار کن!!
نکته:این روش فقط وقتی کاربرد داره که مطلب بطور صریح ادا بشه اما به علت اینکه هیچ موجود اناثی اصولا این کاره نیست پس بهتره که اصلا قیدشو زد!
-4-روش خرکی:
جلوی یکی از این لندکروز سیاهها بوسش می کنی که بدونه بخاطر بد بخت کردنش همه کار می کنی.
5-روش مذهبی خفن:
چهل شب جمعه جلوی در خونتون رو جارو می کنی و آجیل مشکل گشا پخش می کنی . تو ی این مدت به هر چی امامزاده و صاحب کرامات هست متوسل میشی و نذر می کنی که اگه حاجتت روا شد هر شب تو سقا خونه آس مم تقی یه شمع روشن کنی …ایشالا که حاجتتو میگیری.
نکته:خواهر التماس دعا
8-روش عرفانی:
میری لب چشمه که آب بیاری می بینی از قضا اونم انجاست.یه جوری که انگار حواست نیست پات می خوره به کوزه طرف و کوزه خورد و خاکشیر می شه.بعد لپات گل می اندازه و با عجله کوزتو پر می کنی و میری. اینجاست که طرف با خودش فکر می کنه:
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی
خلا صه خیالت تخت باشه که کارت درسته!
نکته:
این روش در طی تاریخ امتحانشو بخوبی پس داده و بنا براین بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدن که بحران امروز ازدواج در اثر لوله کشی شدن آب بوجود اومده.
9-روش شهرستانی:
یه بار با چشم گریون و تن لرزون طوری که طرف بشنفه برای دوستت درد دل می کنی که چطوری وقتی داشتی می اومدی یه پسره ی چشم نا پاک تو رو دید زده و بهت متلک پرونده. بعدشم هقی می زنی زیر گریه. اینجاست که دیگه رگ غیرت طرف باد می کنه و حساب یارو با کرام الکاتبینه!
نکته:
اگه کار به خون و خونریزی نکشه می تونی روی موفقییت حساب کنی. اما اوصولا زندگی با این آدم توصیه نمی شه.
تذکرات ضعیفانه:
خاطر نشان می سازد بنده به عنوان یک ضعیفه آزادی خواه از همین تریبون در کمال صحت و سلامت اصولا با بنیان این موضوع (شوهر نمودن) مخالف هستم و این پست صرفاً به این خاطر ارسال شده که به تشویش اذهان عمومی و ترغیب دختران یاغی در جهت دوری از ازدواج متهم نشم.
به خدا ضعیفه جماعت زدن نداره
500 ساله می خوام یه مطلب بفرستم ، به خدایی که نمی دونم کیه و چیه نمی رسم، وقت نمی کنم
بابا اون وقتا ضعیفه جماعت اون قدر توو خونه می نشست تا کپک می زد
کلاغ چشم ضعفا رو اون قدیما از حدقه در می آورد هیچ کی نبود در خونه شو بزنه بگه ضعیفه بد بخت مرده ای یا زنده ای؟
حالا از صبح عینهو مردایی که هفت سر عائله دارن می زنه بیرون این ضعیفه بد بخت تا نصفه شب هم در حسرت یه لحظه زمین نشستن چون شمع ذره ذره می سوزه و آب می شه. آخرشم عوض دستت درد نکنه بر می گردن بهش می گن
قویه: چشمات در آد الهی می خواستی نری سر کار می خواستی فعالیت ایجتیماعی نکونی. سیبا ( سیستم یکپارچه بانک ملی ایران) رو رد کن بیادوگرنه می رم توو کار سووت بلبلی
داد اندیشی ها ی ضعیفانه:
فعالیت اجتماعی نکنم از توو خونه نشستن غمباد می گیرم/ فعالیت اجتماعی بکنم وبلاگمو کی آپ کنه؟بچه ها ی ننه مرده رو کی بزرگ کنه؟تربیتشون کنه؟شام سید رو کی حاضر کنه؟خونه رو کی تمیز کنه؟رخت ها رو کی اتو کنه؟لباسا دو هفته است روی بنده وقت نکردم جمعشون کنم فکر کنم الان دیگه پکیدن/فاسد شدن
وقت نمی کنم
کار بیرون نمی ذاره
دیروز یاسی بهم یه فحش بد داد/فکر کنم توو مهد کودک یاد گرفته/چیکار کنم خوب سر کار می رم نمی تونم ازش نگهداری کنم نمی تونم تربیتش کنم /می گی چیکار کنم ؟هان؟ توقع نداری که مربی مهد براش مادری کنه .داری؟؟؟؟؟؟
توو خونه که راه می رم آشغالا زیر دست و پام جرق جوروق می کنم خوب از صبح سر کارم تا 7 شب تا می رسم خونه ساعت 8 شبه خوب چیکار کنم؟ توقع که نداری توو زمان اوج مصرف انرژی سرمایه ملی رو هدر بدم.توقع داری؟؟؟؟؟
من به عنوان یه ضعیفه نمی تونم از راه که می یام مثه سید این پامو بندازم روو اون یکی و چای بخورم و روزنامه بخونم من به عنوان یه ضعیفه مجبورم مثه هاپو بدوم تا 12 شب.
من به عنوان یه ضعیفه فعال در عرصه جامعه مگه چند تا دست دارم که باهاش هزار تا کار کنم؟
من به عنوان یه ضعیفه باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟