• وبلاگ : زن بودن ممنوع
  • يادداشت : مامان سيب من
  • نظرات : 3 خصوصي ، 43 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    به نام آرام دل ها.
    سلام.
    من از جنگي مي نويسم که مقدس شد.
    جنگ في ذات سياه است.
    نور زرد و سرخي خون و سفيدي اي که حکايت از زلال باطن مردان جنگ دارد، در نوشته هاي من نيست؟ هنر جنگ در قلمم نيست؟
    خوب ببين، مي بيني!
    سيدميرزا.
    هنرجنگ.

    + yeki mesle to 
    be name khoda
    salam ,webloge jalebi dari man dafeye avale miam ke ishalla bazam khaham amad.
    yejooraee ye sedaghate koodakane ya ye hamchin chi ,ye joor bi ghallo ghashi too webloget hast ke bahash kheili hal kardam.
    movafagho piruz bashi


    باسلام

    بسيار با احساس نوشته ايد

    كاش همه مادرانمان را به اندازه شما دوست مي داشتيم

    و اي کاش واقعا دوست مي داشتيم

    با احترام

    به نام آرام دل ها.

    سلام عزيز. افق زندگي ات پر فروغ باد.

    دگر بار بيا براي تورق کهنه کاغذ هاي کاهي جنگ مقدس.

    از تو مي خواهم کوتاه نوشته هايم بر اوراق کاهي حماسه را، به دلت راه دهي و خوب بخواني!

    کاغذ خبري: خبر آمد، خبري در راه است!

    کاغذ کاهي اول: تاريخچ? جنگ ( ششم تا سيزدهم تيرماه)

    کاغذ کاهي دوم: زخم گل سرخ

    کاغذ کاهي سوم: کاربرد سلاحهاي کشتار جمعي؛ جنگ نا برابر

    کاغذ کاهي چهارم: پيرمردي که، سوي حسين را سراغ گرفت

    کاغذ کاهي پنجم: غزل روح خدا

    کلام آخر: سيد شهيدان اهل قلم

    خواهانم ارزاني کني، گرانقدر نظرت را، در مورد اين پست و همچنين در مورد نظرسنجي هنرجنگ.

    نوشتم براي هم? قداست حماسه! پس بيا و بخوان براي هم? قداست جنگي که، مقدس شد.

    يا حق که بي شک مولا علي ست.


    دلم را سپردم به بنگاه دنيا
    و هي آگهي دادم اينجا و آنجا
    و هر روز
    براي دلم
    مشتري آمد و رفت
    و هي اين و آن
    سرسري آمد و رفت

    *
    ولي هيچ کس واقعا
    اتاق دلم را تماشا نکرد
    دلم قفل بود
    کسي قفل قلب مرا وا نکرد

    *
    يکي گفت:
    چرا اين اتاق
    پر از دود و آه است
    يکي گفت:
    چه ديوارهايش سياه است
    يکي گفت:
    چرا نور اينجا کم است
    و آن ديگري گفت:
    و انگار هر آجرش
    فقط از غم و غصه و ماتم است

    *
    و رفتند و بعدش
    دلم ماند بي مشتري
    ومن تازه آن وقت گفتم:
    خدايا تو قلب مرا مي خري؟

    *
    و فرداي آن روز
    خدا آمد و توي قلبم نشست
    و در را به روي همه
    پشت خود بست

    *
    و من روي آن در نوشتم:
    ببخشيد، ديگر
    براي شما جا نداريم
    از اين پس به جز او
    کسي را نداريم.

    سلام در اتاق خود منتظرت هستمضعيفه قوي وبه قول شاعر ومن در انتظارت سخت مي مانم

    با پستي به روزم که .........

    سلام ..واي چرا من به جاي جان نوشتم جن تو كامنت قبليم ؟

    بگذريم ببخش غلط املايي رو ضعيفه جون
    + At 

    امروز يكي بهم زنگ زد فكر كردم تويي!

    خيلي خوشحال شدم!!! ولي ديدم تو نيستي !

    + At 
    اپم

    با سلام.....

    ممنون از حضورتون وتشكر از نظرتون....

    هميشه سلامت باشيد وموفق...

    سلام ضعيفه جن

    من بيشترين درصد تفاهم را با شما در اين پست خوندني و لطيف داشتم حرف دل من هم هست آدم تا مجرده يه جوره ولي وقتي متاهل ميشه بيشتر قدر مادرش رو ميدونه شش سال زندگي متاهلي ات هم منو كشته با قويه ات ...جدي ميگي ؟ بگو تا بگم

    سلامي.گاهي يك نوشته ميشه يك جرقه،گاهي مثل باد اتيش زير خاكستر رو روشن ميكنه...از عشق و دوست داشتن همين سوختنش رو دوست دارم!
    با اين همه احساس چه تلخ بود!به هق هقمون انداخت!
    عاقبتتون به خير

    در ناه خودش

    نميدونم اگه يه نيرو ويژه بخواد بگه مادرشو يه دنيا دوست داره به حساب ضعيف بودن اون ميذارن يا نه ... اما ولش كن ... هرك هر چي دلش ميخواد بگه .... مامان !!! فقط يه دل دارم ... به اندازه همون دل با تمام وجود دوست دارم

    بازم سلام

    بابا بي خيال. موج کدومه؟ يه ضعيفه که بيشتر نيستيم...

    + طه 
    گاهي اوقات خودمم شك مي كنم
       1   2   3      >