...
ترافيک عشق هاي رويايي
حقيقت عاشقانه تو را از من گرفت..
و من پشت چراغ قرمز تنهايي ات حتي يکبار سبز نشدم
امروز را در پارک ...
وقتي مي ديدم هر کس دستش در دست معشوق اش گرم شده است
ياد تو افتادم که دستت ...چقدر تنهاست
ياد دعاي ندبه صبح افتادم که همه گريه مي کردند آمدنت را
و مي ديدم ...
امروز... اصلا حس نکردم نيامدنت را..
بلند شو مرد...اين مردم تبر مي خواهند که بت هاي خوشي هاي رويايي شان را بشکني
تا بفهمند هنوز ابراهيمي هست که بت نمي پرستد