قبول! ما هرچي مي كشيم از دست خودمون مي كشيم ولي نه براي اينكه چوب توو لونه زنبور مي كنيم، براي اينكه وقتي چوب توو لونه مون ميكنند (از اول تاريخ تا الان) مثل زنبورها رفتار نكرديم.
اينكه آدم خسته بشه از كاركردن. نه از كاركردن كه دچار روزمرگي شدن؛ خسته از محيط هاي خشك و رسمي اداره كه هيچ شباهتي به دوران خوش دانشجويي نداره؛ خسته از تحمل جمع آدم بزرگ ها و درگير امور بي اهميت شدن يك حقيقت بزرگه اما تو فكر مي كني راه حلش خونه نشينيه؟
تو فكر مي كني مردها دچار اين احساس نمي شن. روزمرگي و دور شدن از كارهاي تحقيقي و محروم خوندن كتابهايي كه دوست داري به خاطر كمبود وقت
اين خاصيت زندگي توي محيطهاي شهريه.
آره موافقم زنهاي متاهل و شاغل معمولا خيلي خودشون را خسته مي كنن چون دو شيفت كار مي كنن. اين مشكل هم به خاطر داشتن شغل شيفت اول نيست به خاطر اينه كه هنوز حقوق خودشون را درست نمي دونن.
مطمئن نيستم اگه بشيني خونه آپ تو ديت بموني. ولي مطمئنم توي تمام قروني كه حق و حقوق انساني ما با قوانين دست و پا گير مردان نتيجه نگر له و لورده مي شد؛ مادربزرگ هاي ما توي خونه نشسته بودند و نه حسي مثل روند فرسايشي اطلاعاتشون آنها را رنج مي داد و نه حتي به ذهنشون مي رسيدكه خودشون رو اپ تو ديت كنند.
معني حرفهام اين نيست كه زنها بايد و به هرقيمتي وارد بازار كار بشوند ولي اين نگاه تو كه موضوع ركود و من هميشه مي گم فسيل شدن كارمندان را به زن بودن ربط دادي اصلا به نظرم منطقي نبود.
رو راست بگم. يك جورهايي ضعيفه بازي بود!