سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اغلب ما فکر می کنیم تغییر کار راحتی یه ( البته وقتی قراره  در جای واعظ و ناصح باشیم)

نمی دونم براتون پیش اومده یا نه وقتی کسی ازمون  کمک می خواد و ما معتقدیم که اون باید توو رفتارش تجدید نظر کنه  به تغییر اشاره میکینم غافل از اینکه داریم سخت ترین پیشنهاد ممکن رو به طرفمون می دیم

یه مثال ساده

همین تغییر قالب وبلاگ من

منو  از  وبلاگ نویسی انداخته

انگار جای خودمو توو وبلاگ گم کردم

دیگه دل و دماغ نوشتن ندارم

اصلا انگار وبلاگ مال من نیست

انگار باهاش بیگانه ام

چون قالبش عوض شده انگار منم دیگه توو قالب نیستم

منم روو فرم نوشتن نیستم

انگار سیستمم هنگ کرده( سیستم دماغی ام منظورمه )

شک ندارم که هیچ وقت برای تغییر دیر نیست

ولی شک دارم در تغییر ماندگار اگه لازمه وجودی اون تغییر برای من نوعی ،‏منی که اون رفتار برام تبدیل به عادت شده اثبات و تبیین نشه

قالب جدید دست منو می بنده و منو تحریک می کنه  که به سمت قالب قبلی برم

این توو همه رفتارهای ما به چشم می خوره

ما به حکم انسان بودن و به مقتضای ذات بشری مون ناگزیریم از تغییر ولی تا چه حد تغییرات ما ماندگاره ؟ و یا چه چیز هایی منجر به ماندگاری یا عدم ماندگاری تغییرات  خود خواسته ی ما می شه ؟

.

.

.

.

 

چه غلطا

ضعیفه . حرف جدی؟؟؟؟؟!!!!!

 


نوشته شده در  پنج شنبه 87/1/15ساعت  5:28 عصر  توسط یک شهروند درجه دو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
ایول داری یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه فلش بک خاطره انگیز
حالا نوبت ماست که فتنه کنیم ؟
خانم ها می شنوید؟؟؟؟؟؟؟
حس خوب در خانه بودن
[عناوین آرشیوشده]