سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چیزه.......

چی می خواستم بگم؟

آهان

اصلاً به من چه ؟کی گفته من می خوام برم کربلا ؟  من خدا قسمت کنه  یه سفر برم زیارت آکروپولیس یه دوتا کورس هم توو ونیز  تاکسی سوار شم دیگه هیچی نمی خوام از این دنیا.

کربلا ؟ منو چه به این جور جاها؟

ولی مگه گوش سید به این حرفا بدهکاره؟ هر چی گفتم حاجی جون خودت بیا برو  منم نمی خواد ببری ،بذار توو این نبودنت منم یه دل سیر برم سراغ  دوستای ناباب جوونی و هــــــــــــــــــــــی یادت بخیر کافه نادری، تالار سنگلج ،کجایی کافی شاپ چشمک با اون تست های ژامبونت؟وای هنوز هم بوی قهوه ها ت دیوونه ام می کنه هیلتون، هــــــــــــــی چه روزگاری داشتیم.........هر کاری کردیم این سید رو بکنیم مثه خودمون و رفقا نشد که نشد.........ضعیفه ایم دیگه

چی داشتم می گفتم؟ کربلا؟؟؟

دیروز از صبح عینهو دو تا مرغ و خروس سر کنده تو این خیابونا چرخیدیم ، چرخیدیم، چرخیدیم تا بالاخره یه دفتر خونه اسناد رسمی پیدا کردیم که دفتر چه گواهی امضاش رو آورده بودن. نمی دونم دفترای گواهی امضا شب ها کجا می رن که 400 تا دفتر خونه رفتیم همه شون گفتن دفتر چه گواهی امضامون هنوز نیومده. اگه کسی می دونه که این دفاتر ناقلا شبها کجا می رن که صبح ها این قدر دیر به محل کار می رسن حتماً بهم بگه بی زحمت.

خلاصه جونم براتون بگه بالاخره یه دفتر خونه  یافتیم و جهیدیم تووش

قویه با غروری خاص لم داده بود روو صندلی منتظر بود صدامون کنن تا بریم و حاج آقا امضا بفرمایند دفتر چه رو .

که چی؟ که من بتونم پاسپورت بگیرم تا خیر سرم تنها هم نه با خودش برم مسافرت. نمی دونم بخندم یا گریه کنم؟

می دونید فلاکت بار ترین لحظه این حادثه تلخ کجا بود ؟ اون جایکه قویه موقع امضا دفتر چه پیروزمندانه جلوی سر دفتر برگشت بهم گفت امضا نمی کنم . گفتم : چرا؟ گفت : خرج داره.در ازاءش برام چیکار می کنی؟

ای خاک توو سرت ضعیفه. که به زور خودش با خودشم که می خوای بری مسافرت باید بهش باج بدی.

اصلاً نمی خوام، هیچ جا نمی خوام برم.نه کربلا نه ایتالیا نه قم

ببخشید حاج آقا ؛  اجازه هست یه سر  برم خونه مامانم و یه دل سیر توو بغلش گریه کنم؟

اجازه هست برم لب پنجره وایسم و یه کم فکر کنم شاید یا خدا منو قانع کرد یا من خدا رو ؟

اجازه هست نفرین کنم این قارچ سمی فمنیست رو که سر منو گرم این چیزا کرد؟

اجازه هست آشغالا رو از توو آشپزخونه ببرم بذارم دم در؟؟؟؟؟؟؟؟ به خدا بوی گندش همه جا رو گرفته

قویه: یه کلوم ختم کلوم ،نچ ( و سیبیل ها  که طبق معمول در این لحظه تابانده می شود)


نوشته شده در  جمعه 86/7/27ساعت  9:35 عصر  توسط یک شهروند درجه دو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
ایول داری یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه فلش بک خاطره انگیز
حالا نوبت ماست که فتنه کنیم ؟
خانم ها می شنوید؟؟؟؟؟؟؟
حس خوب در خانه بودن
[عناوین آرشیوشده]