• وبلاگ : زن بودن ممنوع
  • يادداشت : خدايا هواي ضعيفه را داشته باش
  • نظرات : 7 خصوصي ، 37 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    ميگم شما خيلي زرنگيااااااااا

    يني داري ارشدو تموم مي کني؟...البته دانشگاه تهران رفتن که حسودي نداره!!من اراده مي کردم...

    اونورا هم بيا آبجي

    اسم پايان نامه و پروژه که مي آيد ، تمام وجودم ميلرزد. تازه امروز يادم آمد که هيچ کارش را نکردم...
    + محمود صارمي 


    سلام و درود بر شما

    از التفات شما نسبت به مطالب اين حقير سپاسگذارم....

    اميدوارم هميشه روزگار موفق و منصور باشيد

    با آرزوي عاقبت به خيري براي شما و خانواده محترمتان

    خداحافظ

    + گمگشته 

    واقعا آدم وقتي ياد دار و دسته جاسبي مي افته تنش به لرزه در مياد./

    همين

    مال من و حسن!!!

    سلام

    چقدر خوشحال شدم بعد از مدت ها رد پاتون رو تو وبم ديدم .
    من روز اول بعد از امتحاناتم رو خيلي دوس داشتم همون نصفه روزي که تا شب ذوق تموم شدن امتحانات رو داشتم....


    حالا براي اين تحقيق ميداني و چه مي دونم اين چيزها کمک خواستيد درخدمتيم!


    سلام.

    منم روز کنکور احساس آزادي کردم ... خيلي خسته شده بودم از درس و درس و درس...

    چقدر جالب! منم دو ترم اول دانشگاهو که من بهش ميگفتم واتيکان مشروط شدم. ترم سه همت کردمو مشروط نشدم اما ديگه علاقه اي به رشته و دانشگاه و حتي درس خوندن نداشتم. براي همين انصراف دادم! يه ذره هم پشيمون نيستم الان.

     <      1   2   3