سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاییز که می شه عاشق بارون ها یی هستیم که هوا رو مطبوع و دو نفره می کنه

زمستون که می شه عاشق زیر کرسی نشستنیم و چایی خوردن

بهار که می شه عاشق گل و بلبلیم اصلا بهار که می شه  رسماً بهار مستیم

تابستون هم که می شه یقیناً اتفاقاتی برا ی عاشق شدن داریم چون اصولا بی کار تریم

ما که  هر روز عاشق یه چیزی هستیم

ما که به یه غوره سردی مون می کنه و به یه مویز گرمی

ما که هر روز یه جوور التماس دعا از عالم و آدم داریم

پس چه جووری از خدا توقع داریم که  هنوز یه ماه از شب ها ی قدر نگذشته حاجتمون رو بده؟

گیریم که اون حاجت همون مویز باشه یا همون غوره

بابا ضعیفه تو اول برادری تو ثابت کن بعد فکر  ادعای ارث و میراث بزنه به سرت

هنوز ته مونده زولبیا بامیه شب ها ی ماه رمضون توو یخچال خونته ولی تو باز  رفتی سر خونه اولت  شدی مثل قبل از شب ها یی که تا صبح بیدار بودی.

راستشو بگو واقعا برا ی چی بیدار بودی ضعیفه ؟

برای اینکه فرداش دیر می رفتی سر کار ؟

گفتی بیدار بشینیم دور هم باشیم ؟

یا نه واقعا  می خواستی با خدا حرف بزنی

بگی که غلط کردم

و اگه گفتی پس چرا هنوز غیبت می کنی ؟ دروغ می گی ؟ با ادم ها ی اطرافت ناعادلانه برخورد می کنی ؟

گذشت، صبر، ایثار،‏وفا، غیرت، دوره این واژه ها گذشته ضعیفه ... مگه نه؟

حالا گیریم که شب ها ی قدر بشه همه شب ها ی ماه رمضون چیزی که دوره اش گذشته دیگه بر نمی گرده گیریم که خدا همه سال رو برای برگردوندنش بهمون زمان و فرصت بده 

مگه نه؟

پس حالا که همه واژه ها ی جوانمردی رو گذاشتیم کنار حد اقل  بیا جرات اینو داشته باشیم که مردونه وایسیم جلوی خدا رو بهش بگیم خدا جون قربونت برم دیگه بی خیال  خلقت آدم شو و بیا تمومش کنیم......

ما اصلاح ناپذیریم خدایا 

 ما  گوشت نپزیم

تموم شد اون گوشت ها یی که تو دهه 50 و 60 توزیع می کردن

بیا و دست از سر این قابیلیان بردار

 


نوشته شده در  یکشنبه 87/7/21ساعت  7:58 صبح  توسط یک شهروند درجه دو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
ایول داری یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه فلش بک خاطره انگیز
حالا نوبت ماست که فتنه کنیم ؟
خانم ها می شنوید؟؟؟؟؟؟؟
حس خوب در خانه بودن
[عناوین آرشیوشده]