خب بد نيس که! به اين ميگن سعادت اجباري. البته براي جناب قويه بد شد!
اتفاقا قويه ي ما هم اول کلي خالي بندي کرد که نماز شب ليله الرغائب رو ميخونه و اينها، ولي من بدليل اينکه فرداش قرار بود مهمون داشته باشم کلي کار ريخته بود سرم. در نهايت من که نخوندم و جناب قويه هم با اون همه هاپ و تراپ (!) نخوندن!