سلام عزيز .به روز نكرديد؟
حالا كه اومدم در جوابتون يه نكته كوچيك عرض كنم وبرم :خواهر خوبم زندگي زيباست .زيباتر از اوني كه فكرش رو بكني ،حتي همون امتحان ريشه ها رو هم ميتوني زيبا ببيني .وما ارزش مان آنقدر بالاهست كه جز ملعبه اي در دستان پدر وبرادرو شوهر باشيم .اين رو هميشه به روشني از من ياد داشته باش تا وقتي خودمان ارزشمان را اينطور نگاه ميكنيم نگاه بهتري رااز ديگران خواهان نباشيم .فراموش نكن ما يك زنيم به معناي زن بودن وبه اندازه حقيقي هم استقلال داريم .وبا هر كس كه بخواهد جلوي اين استقلال را بگيرد به مخالفت مي ايستيم .(حتي شوهر )چون براي ما هم ارزشها درجاي خود احترام آميزه .چه بسا كه امروزه شوهرانمان هم ازين افكار ندارند .
اهداف اين كنگره رو هم بگيد ممنون ميشم .گرچه باهاش مخالفم
شما هم شاد باشيد وآزاديخواه .يازهرا
آفرين حال كردم.حتما ميام كنگره.
فقط خدا كنه اون فسقلي هاي ماماني تو كنگره ما نيان!!
به تا ....نمي دونم چند تا نقطه....... شقايق؛
اسفندي هستم از نوع متعصبش ولي به حرف هايي هم كه زدم مطمئن و مصرم و جسارتاً اينم به صورت متعصبانه......
به هيچ عنوان هم شوخي و بذله گويي رو در فضاي نوشته هام نمي پسندم. ولي از بذله گويان با آغوش باز پذيرايي مي كنم.
گفتم كه لبت گفت : لبم آب حيات
گفتم دهنت گفت : زهي حب نبات
گفتم سخن تو گفت: حافظ گفتا
شادي همه لطيفه گويان صلوات
سلام خوشحالم كردي برام بيام گذاشتي تو وبلاگم وبلاگه قشنگي داري اما چي شده بهت زن ندادند رفتي زيرابه زنا رو ميزني تو وبلاگت؟ اشكال نداره تو هر جايي هم ادمه خوب هست هم بد اينو بخون خوبه برات
شنيدم شاعر شيرين زبانيسخن سنجي,اديبي,نکته دانيز,راز خلقت زن شکوه ها کرد که مکر و کيد او را بر ملا کردبگفت از د ست انان ناتوانمچو گل افسرده و پژ مرده جانمالهي در کمند زن نيفتي اگر افتي به روز من نيفتيندانستم که اين بي مهري از چيستکه زن شايسته اين گفته ها نيست!کجا مفهوم زن رنج و ملال است که زن مجموعه عشق و کمال استاگر راه زني هم نا صواب استو يا کردار او زشت و خراب استيقين دان ريشه ان فقر و درد است و يا سرچشمه اش اغفال مرد استبسا مردي که از زن بدتر ايد به زشتي و فساد ش برتر ايدولي با اين همه زشتي و پستي بد ست اورده تاج و تخت و هستيچو قصد افرينش کرد يزدانهمه در قالب زن شد نمايانچنين گفتا حکيم نکته داني نکو حرفي پر از دّر معاني که مرد همچون عقاب و زن چو بال استبدون بال پروازش محال استزن و مردند راز جاودانيکه ميريزند طرح زندگاني اگر حاکم و گر محکوم باشندبه خلقت لازم و ملزوم باشند
به كوثر ملاتبار عزيز؛
اتفاقا ً حرف من هم دقيقا ً همينه كه زندگي چون برگ بودن در مسير باد نيست/
ولي آيا ما زن ها به عنوان يه درخت مي تونيم با استقلال اجازه بديم كه ريشه ها مون امتحان بشن؟آيا اصلاً اجازه داريم كه همچين اجازه اي رو به ريشه هامون بديم؟من و تو هزاران هزار زن ديگه وقتي حتي به خاطر تا جلوي در خونه رفتن هم مجبوريم از يكي ديگه اجازه بگيريم وگرنه بهمون مي گن كه گناه كبيره كردي اون وقت تو چه طوري مي توني از زن به چيزي غير از يك برگ كه در مسير باد تصميمات پدر و بعد از اونم برادر و شوهر و هزار تا آقا بالاسر ديگه تعبير كني؟آيا اين حكمراني ها و اين فرمانروايي ها و اين استبداد و ظلم و جوري كه در حق ما زن ها مي شه واقعاً منطقي و عقلاني يه؟آيا ما زن ها چيزي جز ملعبه دست پدران و برادران و شوهرانمون هستيم؟اسلام ميگه بهشت زير پاي مادران است.آيا مادري كه به واسطه خيانت همسرش مجبور شده ناخواسته حكم طلاق رو بپذيره و به خاطر پذيرفتن حكم طلاقش ساليان سال از فرزندش دور مي مونه آيا حق مادري به گردن اون بچه داره؟آيا اون زن بيچاره حقشه كه در مضان اتهام كودكي قرار بگيره كه پس از سالها به جهت تصوير غلطي كه از مادر در ذهنش ايجاد شده هر وقت كلمه مادر رو مي شنوه از مادر به عنوان موجودي خائن و رذل ياد مي كنه؟و هزاران هزار آيا ي ديگه..........
موفق باشيد و آزادي خواه
سلام خانم .چرا ؟
ميتوني به سوالم جواب بدي كه چرا وچطور بااين نااميدي اين روحيات رو پيدا كردي ؟كه مقام خودت رو نتواني به روشني درك كني ؟
عزيزم !كاش بدونيم كه زندگي برگ بودن در مسير باد نيست ،امتحان ريشه هاست ،ريشه هم هرگز اسير باد نيست .
به اميد اينكه تو همين وبلاگ بااسم ديگه اي، اميدوارانه شروع به فعاليت مجدد كنيد .تا بياييم به معناي زن بودن حقيقي وارد عرصه شويم
دوست عزيز منتظرتم .يازهرا
براتون ايميل زدم !
منم نفهميدم!
به eddieneed :
مي شه بيشتر توضيح بديد لطفاً؟
آخه اصولاً ضعيفه جماعت به راحتي دو زاريش نمي افته
پوستر نمايشگاه مربوط به ورود مردا ممنوع
يكي از اعضاي محترم پانل
شركت كنندگان گرامي
حالا ورودي به سالن اصلي