مقايسه
اين مقايسه توهين به دخترو پسر اين دهه ها نيست صرفا مقايسه اي طنزآميز و خاطر نشان کردن وضعيتي است که روشنفکران به آن عوارض دوره گذار و دينداران به آن نشانه هاي آخرالزماني مي گويند و در کل بهره اي از حقيقت دارد. انکار اين مقايسه شايد خوديک نشانه ي آخرالزماني باشد.
دختر دهه 60 :بايد با آبرو باشم
دختر دهه 70 : بايد تحصيلکرده باشم
دختر دهه 80 :بايد پولدار باشم
پسر دهه 60 :دارم ميرم جبهه
پسر دهه 70 :دارم ميرم دختر بازي
پسر دهه 80 :دارم ميرم بيمارستان سم زدايي
دختر دهه 60 : مرد بايد با اخلاق باشه
دختر دهه 70 :مرد بايد تحصيلکرده باشه
دختر دهه 80 :مرد بايد پولدار باشه
پسر دهه 60 :در سن 25 سالگي سيگاري ميشد
پسر دهه 70 :در 20 سالگي سيگاري مي شد
پسر دهه 80 :قبل از سن بلوغ سيگاري مي شود.
دختردهه 60 : 30 ساله شدم و احساس ترشيدگي مي کنم
دختردهه 70 : 25 ساله شدم و احساس ترشيدگي مي کنم
دختردهه 80 : 20 ساله شدم و احساس ترشيدگي مي کنم
پسر دهه 60 : دارم ميرم باشگاه ... دارم ميرم زير زمين بنوشم !!!
پسر دهه 70:دارم ميرم مهموني ... دارم ميرم قليون بکشم !!!
پسر دهه 80 :دارم ميرم دبي ... دارم ميرم توهم بزنم !!!
دختر دهه 60 : دوست پسر يکي اونهم يه عشق پاک
دختر دهه 70 :دوست پسر يکي يا دوتا . چند تا هم زاپاس براي روز مبادا
دختر دهه 80 : دوست پسر بين يک نفر تا يک هنگ يا تيپ در رده سني بين 20 تا 60 سال مجرد تا صاحب عيال و چند سر عائله. بالاخره تو اين همه آدم يکي پيدا ميشه بخواد لباس عروس واسم بخره.
پسر دهه 60 :داريوش گوش مي داد
پسر دهه 70 :ابي گوش مي داد
پسر دهه 80 :مقلدين درجه 3و 4 داريوش و ابي را (که خواب عکس انداختن با داريوش را مي بينند) را گوش مي دهد .
دختر دهه 60 :شوهر منجي نيست شوهر کردن سنت خدا و رسم زندگي ست.
دختر دهه 70 :شوهر شوهره شوهر... بالشت سره شوهر...
دختر دهه 80 :من يک افسرده ي رواني پر از غصه ام و شوهر منجي من است و ديگر هيچ راه نجاتي نيست .
پسر دهه 60 :در هر صورت بايد زن بگيرم
پسر دهه 70 :بايد پولداربشم و زن بگيرم
پسر دهه 80 :بايد قاطي کنم و زن بگيرم.
دختر دهه 60 : زن روز و اعتمادي مي خواند
دختر دهه 70 :فهيمه رحيمي و مهدي سهيلي مي خواند
دختر دهه 80: بيشتر در اينترنت دنبال فيلتر شکن جديد و پروکسي است.
پسر دهه 60 :مرگ بر اثر جنگ با عراق
پسر دهه 70 :مرگ بر اثر تصادف با موتور و ماشين
پسر دهه 80 : مرگ بر اثر اور دز و سنکوپ بر اثر استعمال هرويين و ايدز و سوانح رانندگي
دختر دهه 60 :از خدا مي ترسم
دختر دهه 70 : از بي عشقي مي ترسم
دختر دهه 80 :از بي پولي مي ترسم.
جوان دهه 60 :خواب صلح و آرامش مي ديد
جوان دهه 70 :خواب بد بد مي ديد
جوان دهه 80 :فقط کابوس مي بيند .
پدر براي پسر دهه 60 :در حکم يک پدر مقدس بود حرمتش کاملا حفظ مي شد
پدر براي پسر دهه 70: در حکم يکي از اعضاي خانواده بود بايد به او حال داد .
پدر براي پسر دهه 80 :سر خره عوضي اسکل بي پدر مادر.
دختر دهه 60 : اول نجابت خود را به رخ مي کشيد
دختر دهه 70 : اول مدرک تحصيلي خود را به رخ مي کشيد
دختر دهه 80 : اول مارک و مدل اتومبيل و ريخت و قيافه خود را به رخ مي کشد .
داماد دهه 60 :فقط پدر مادرم ،زن و بچه ،و کارم
داماد دهه 70 :فقط زن و بچه و عشق و حالم و کارم
داماد دهه 80 :فقط عشق و حالم و کارم.
عروس دهه 60 :بايدمثل مادرم سوخت و ساخت اين ذات زندگي ست بدبختي و خوشبختي با هم.طلاق پاک کردن صورت مسئله ست و مسئله ميزان بردباري صبر و توان مديريت منه.بايد سعي کنم مثل دو رود در کنار هم باشيم. بايد مديريت کنم اين هنر زندگيه.
عروس دهه 70 : نبايد سوخت وساخت اما بايد زندگي کرد و همينطور در وقت لزوم مقابله به مثل.طلاق پايان تلخيه اما خب مجبورم بهم سخت بگذره ول مي کنم ميرم. اين هنر زندگيه.
عروس دهه 80 :مثل دو کوه برابر هم.عوضي بره مهرمو مي زارم اجرا يه راست مي رم با يکي ديگه.خوش بگذرون و سختي نکش.اين هنر زندگيه.
عروس و داماد دهه 60:خدا خانواده ثروت
عروس و داماد دهه 70 :خانواده ثروت خيانت به همسر
عروس و داماد دهه 80:ثروت، خيانت به همسر ،مصرف پروزاک و انواع ديگر قرص اعصاب .
عروس دهه 60:تقسيم وظايف رمز موفقيت و آسايشه. من طي يک سند قانوني همسر اين مرد هستم نه دوست او .وظيفه من خانه داريه وظيفه مرد کار و تامين زندگي هر کس غير از اين به گوشم بخونه شيطانه.
عروس دهه 70 : تقسيم وظايف چيزيه که بايد دوباره معني و تعريف بشه.دليل نداره من هميشه غذا درست کنم من کلاس گيتار دارم کلاس آواز دارم . فقط سه يا چهار روز در هفته ممکنه از خونم بوي غذا بياد.اما خب مي دونم که غذا پختن کار منه نه مرد.
عروس دهه 80 : تقسيم وظايف يه حرف احمقانه و سنتيه هر کس به فراخور حالش هر کار که از دستش بر اومد انجام ميده هر کاري که مي کنم از لطف منه نه وظيفه من پس من هر کاري تو خونه مي کنم لطف مي کنم. تعهد و وظيفه اعصابمو بهم مي ريزه.
پسر دهه 60:خدايا جنگو تموم کن
پسر دهه 70 :خدايا يه خونه خالي برسون
پسر دهه 80 :خدايا برسون يه دومثقال شيره و يه دو سورت شيشه
دختر دهه 60 :طلاق بعد از 10 سال آنهم يک در 1000
دختر دهه 70 :طلاق بعد از 5 سال آنهم يک در 100
دختر دهه 80 :طلاق بعد از 6 ماه الي يک سال آنهم يک در5
پسر دهه 60 :پيکان 54 و مسافر کشي
پسر دهه 70 :پرايد و دختر بازي
پسر دهه 80 :پژو و تصادف منجر به فوت
دختر دهه 60:امامزاده معصوم وديگر امامزاده ها را شفيع مي کرد دعا و نذر مي کرد وبالاخره حاجت دل خود را مي گرفت
دختر دهه 70 :پيش رمال و دعا نويس مي رفت و حاجت خود را طلب مي کرد.
دختر دهه 80 :در شرکت هاي خصوصي به هر نحو که شده رفع حاجت مي کند.
جوان دهه 60 :خدايا آبروي مرا حفظ کن
جوان دهه 70 : خدايا پول منو زياد کن
جوان دهه 80 :کارت سوخت داري داداش