تا حالا برات پیش اومده مثلا میخوای با یکی حرف بزنی یکی دیگه رو واسطه می کنی؟می خوای یه جایی بری با بلدش می ری یعنی یکی رو واسطه رفتن می کنی؟می خوای یه چیزی از کسی بگیری آویزون یه بنده خدایی به اسم واسطه می شی؟
حالا این واسطه تراشی یا به خاطر حیا انجام می شه یا این که فکر می کنی واسطه کلامش برنده تر از خودته
حکایت این واسطه تراشی ها حکایت همین روزه ها ی زبان بسته ای هستن که ما می گیریم خودمو می گم حس می کنم اگه برم و صراحتا بگم دوستت دارم عاشقتم خوب راستش نه رووم می شه نه اصلا مدل درستشو که مثلا علامه طباطبایی بلد بوده رو بلدم .
این روزه رو می کنم واسطه هی هم مثه قویه از کله سحر ثانیه ها رو نمی شمرم و ناله نمی کنم و منت سر خدا نمی ذارم که ای وای یه ساعت گذشت ای وای 15 ساعت مونده. با خودم می گم من که درد و مرضی ندارم که بگم واسه این مرضم دارم روزه می گیرم چاق و خپل و گنده بک هم که نیستم که روزه رو بزنم به پای رژیم لاغری پس روزه می شه واسطه من به تو که دل منو به دل تو لینک کنه و بگه من عاشقتم به شرطی که اون ور که تنها موندم عاشقم بشی . باشه؟
ببین خدا جون بگو باشه وگرنه اعتماد به نفسمو از دست می دم و همین الان که فقط دو ساعت مونده تا افطار می رم و یه پارچ آب یخ درست می کنم و سر میکشم ها.
من که می دونم عاشقمی خوب بگو بهم مگه چی می شه ؟ چرا همش مردا اعتماد به نفس کاذب داشته باشن ؟ یه کمی هم ما. خانما ،دوشیزگان عزیزم از همین امروز 40 شب خود شیفتگی . هم واسه روحیه مون خووبه هم باعث میشه فکر کنیم دنیا درحسرت عشق ماست این جووری حالمون خوب می شه و می تونیم روزه ها مونو تا قرون آخرش بگیریم