• وبلاگ : زن بودن ممنوع
  • يادداشت : شوک قوي اي که دامن ضعيفه را گرفت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 35 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    سلام

    بدجوري هدفمون و اسم وبلاگ هامون شبيه همديگه ست!

    البته عمر وبلاگ من بيشتره

    وبلاگ خيلي خوبي داريد

    قلم شيوا و دغدغه ها و جنس مطالبتون عاليه.

    لينکتون کردم

    صلاح دونستيد شما هم...

    امروز بچه هاي اداره عکس يکي از خانم هاي همکار رو بم نشون دادن که چادريه(هر چند چادرش خيلي محکم نيست ولي بالاخره چادريه) خلاصه فيس بوک بود و جگر سوخته من... داشتم دغ مي کردم. آخه چرا اين جوونا فک مي کنن بي حجاب زيبا ترن يا شايد تو فيس بوک خدا نيست... نمي دونم ولي خيلي دردم گرفت،خيلي...
    + يك دوست قديمي 


    سلام راستش رو بخواهي ثابت قدم موندن خيلي سخته و کار هر کسي نيست. شيطان هم خيلي زيرک است و خرد خرد، يه ذره يه ذره و خزنده جلو مياد. هزار و يک توجيه هم ميذاره پيش پامون. خيلي سخته که بخواهي خلاف جريان آب شنا کني

    سلام زيباي من ..
    اين بار گوشهايم چه زيبا ميشنوند..
    با کمي تفکر .. باز هم نه....
    اين سخن زيباي توست که از شنود من راه به قلبم پيدا کرد ..
    کمي لرزيدم.. هنگامي که نوشته هاي پيشينت را زمزمه کردم..
    بازم سلام من از خط ورزشي اومدم با تبادل لينک موافقي؟؟؟؟ منتظرم..
    + مريم 
    مي دوني به نظر من همه چيز رو از منظر جنسيت ديدن خيلي مشکل داره. دبيرستاني که بودم کل مسيولاي مدرسه دوستم داشتن چون به شدت توي کار فوق برنامه فعال بودم و درس خون بودم و... مسيولان مدرسه هم از بالا تا پايين به اصطلاح شديدا حزب الهي بودن.

    من توي اون روزها همه ي فکر و ذکرم يه مجله ي داخلي مدرسه بود که سردبيرش بودم و زندگيم اون بود و بالا پايين مي پريدم و خلاصه اين مقنعم هي مي رفت عقب. من توي عوالم خودم بودم و هر وقت متوجه مي شدم طبق عادت مي کشيدم جلو ولي در کل فکر و ذکرم جاي ديگه بود.
    يه روز مدير مدرسه شخصا گفت واسا کارت دارم و توي حيات شروع کرديم قدم زدن و صحبت و کلي هندونه زد زير بغلم که تو که الي و بلي چرا حجابت درست نيست. گفتم دليلش رو بهش.. گفتم خودش مي ره عقب! من بيشتر از اين سفتش کنم خفه مي شم. نمي تونم..
    گفت نه بايد هميشه حواست باشه و سريع بکشيش جلو!!
    گفتم مگه مساله اين نيست که اگر کسي همه هوش و حواسش به قرتي بازي و سر و ظاهرش باشه بده؟ گفت آره. گفتم مگه مساله استفاده از ظرفيت هاي انساني ارزشمند و اينا نيست؟ گفت آره.
    گفتم خب چه فرقي داره؟ يه دختري همش حواسش هست اينا رو بندازه بيرون.. يکي دختري همه زندگيش اينه اينا رو بگذاره تو!!! اين آدم فقط خلاصه شده توي يه چيز بي ارزش... مديره ساکت شد و بعد از کمي مکث کرد گفت حالا يه کم سفتش کن. من قول مي دم خفه نشي!! منم کشش ندادم چون حقيقتا فکر يه جاي ديگه بود...

    الان از اون موضوع خيلي سال گذشته ولي هنوز فکر مي کنم راست گفتم.
    حالا شما اعتقاد داري.. محترمه! من حرفي روي اعتقادت ندارم. ولي ميگم روندن بقيه و قضاوت درباره ي بقيه رو بگذار به عهده ي قاضي واقعي... چون واقعا شما نمي دوني که شايد ديد يک نفر به زندگي با شما زمين تا آسمون فرق کنه.
    + مريم 
    من فکر مي کنم چند سال پيش به کساني که اسمشون رو در ملا عام استفاده مي کردند و يا زن هايي که بيرون از خونه در ميومدن همين انگ ها چسبيده مي شد...

    به هر حال يک چيز رو مطمين هستم و اون اين که وبلاگ نويسي يه دختر فقط و فقط يک جنبه داشت!! دنبال شوهر گشتن و ارتباط با جنس مخالف!
    حالا شده حکايت شما.. الان خودت مي دوني که بودن شما خيلي جنبه هاي مختلف داره و شما در درجه ي اول يک انساني که اينجا فکر مي کنه و مي نويسه و ... و با پوست و خونت حس مي کني که خيلي بي انصافيه يک نفر از وجودت و حضورت هميشه تعبير ها جنسيتي بکنه.

    من الان به عنوان کسي که توي فيس بوک خيلي ساده عکس پروفايلم عکس خودم بود يک هو شوکه شدم!! اصلا موندم تو ي چنين برداشتي که عکس پروفايل آدم توي فيس بوک رو يه چيز زشت مي دونه و اون کامنتي که اونو براي شوهر يابي مي دونه!!!! فقط براي اين که تو فکر هاي خودت (‌درست يا غلط )‌غرق نشي مي گم. والا من يه غريبه ام که نه من شما رو مي شناسم و نه شما من رو پس نيازي به اثبات خودم براي شما ندارم:
    من توي فيس بوک بودم، عکسم هم بود... يک لحظه هم به اين موضوع جلوه گري فکر نکردم. همون طور که توي اجتماع واقعي زندگي مي کنم و کسي نمي تونه بگه در مياي تو اجتماع چون .... توي اجتماع مجازي هم هستم.
    ادامه داره.

    هنوز به عاقبتش نرسيديم خواهر جون. ازينا بدتر و بهترم ميشه

    اين دنياهاي مجازي به آدم يه گستاخي ميده که ...

    يه موقعي بي حجاب بودن نماز نخوندن و ...قبح داشت که الان قبحش ريخته.

    بچه هاي خوب زيادي هم تو فيس بودک هستنا

    ني ني تو ببوس


    راستي يادم رفت بگم که وبلاگ خيلي خوبي داري موق باش

    سلام به نظر من اين يه آسيب جديه که ممکن است دامنگير همه ما بشه آدمي هيچ وقت نبايد از خودش مطمئن بشه ديگه به چنين جاهايي سر نزن به وبلاگ ماهم وقت کردي سري بزن

    سلام.

    جالبه منم هميشه در ارتباط با چادر سرکردنم احساس شما رو دارم. که احساس مي کنم خيلي مراعات چادرو نمي کنم و يه کمي جلفم و از اين حرفا ...

    فيس بوکه ديگه! حتما اون دوستان دانشگاهي تون با حجاب شوهر پيدا نمي کردند دست به اين امر زدند! پيش خودشون گفتند اينطوري خوشگل تر نشون مي ديم. زياد نبايد سخت گرفت!!

    خدا رو شکر مي کنم که هنوز آلوده ي فيس بوک نشدم! اما در هر حال همه مي دونن که امنيت فيس بوک افتضاحه در حد بوندس ليگا!!!
    + گمگشته 

    گذر زمان نقاب رو از چهره همه بر مي داره./

    همين

    مال من و حسن!!!

    + ... 


    ضعيفه جان

    اگه هم تو و هم اونا از انتخابتون راضي هستيد و باور داريد که راه درست رو ميريد همتون عاقبت به خير شديد...تغيير و تحول بخشي از زندگيه و هرکسي حق داره همونطور زندگي کنه که باور داره درسته...قضاوت از روي ظاهر ادمها و نتيجه گيري هم کار آسونيه ولي لزوما به نتيجه درست نميرسه...

    + eddieneed 
    خوب اينم سوال داره ! معلومه اونا

    سلام ضعيفه

    آدمائي که جو گير ميشن زيادن.

    انسان بايد به باورهاش احترام بزاره وحذبباد نباشه.

    انسان ها خيلي زود رنگ عوض ميکنن ولي آدمائي که با وجود جو مسموم , پول و مقام خودشونو گم نکنن خيلي کم هستند و اونها مومنين واقعي هستند . شبخوش

    راستي فيلم تنگه وحشتو حتما جور کن نگاه کن يه فيلم آمريکائي قديمي در مورد وکالته.

     <      1   2   3      >